چه باید کرد؟
 
اینجا همه چی درهمه
از بودن در این وب سایت لذت ببرید دوستان عزیز
 

2- رسیدن زن و شوهر به اوج لذت جنسی (ارگاسم) ، یکی از علائم انجام شدن موفقیت آمیز آمیزش جنسی است. اما با تأسف باید بگوییم بسیاری از همسران به دلایل مختلف که مهمترین آن عدم آگاهی است، از انجام رضایت بخش این عمل ناتوانند و به همین جهت به مشکلات زیادی اعم از جسمی و روانی مبتلا می شوند. حتی طبق آماری که روان شناسان و کارشناسان امور خانواده ارائه کرده اند بیش از 75 درصد از عوامل اختلاف های خانوادگی ریشه در این موضوع دارد. حتی شیخ اجل سعدی در گلستان در ضمن داستانی می گوید:
زن کز بر مرد بی رضا برخیزد
زان خانه و زان سرا بلا برخیزد

3- در رسیدن به اوج لذت جنسی، که علامت آن انزال در زن و مرد است، بین زن و مرد تفاوت وجود دارد و معمولا مرد بسیار زودتر از زن به این مرحله می رسد. به همین خاطر بسیاری از مردان وقتی به ارگاسم می رسند ، دست از کار می کشند؛ در حالی که هنوز همسرشان به ارگاسم نرسیده است. رها کردن زن دراین حالت باعث می شود مشکلات جسمی زیادی از جمله ایجاد درد در ناحیه کمر و شکم برایش به وجود آید. پس لازم است مرد به این نکته توجه کند و قبل از آمیزش، همسرش را با تحریک نقاط حساس زن ، او را برای این کار آماده کند.
در روایات فراوانی این موضوع مهم بیان شده و تصریح می کند یکی از آداب همبستر شدن با همسر ، ملاعبه یعنی تحریک زن از طریق لمس و مالش بدن و در آغوش گرفتن و ... است . حتی در حدیثی آمده است مردی که قبل از نزدیکی با همسرش ملاعبه کند، مورد نظر و لطف و رحمت ویژه خدا قرار می گیرد.

آداب روابط زناشویی زن و مرد دو قسم است:

الف - آداب شب زفاف که عبارت است از :
1- ابتدا عروس و داماد وضو بگیرند.
2- تکبیر گفتن در این شب ؛
برخلاف مراسم جاهلیت - که متأسفانه عده‏ای در عصر ما به بعضی از آنها گرفتاراند و شب زفاف را به بی عفتی و بی غیرتی و گناه تبدیل میگذرانند - در اسلام ، نخستین حرکت سازنده زندگی مشترک ، با شعار «تکبیر» آغاز می گردد .
3- خواندن دو رکعت نماز ؛
خواندن این نماز با حال خضوع و خشوع و دعای ذیل در سرنوشت عروس و داماد بسیار مؤثر است: «اللهم ارزقنی الفتها و ودّها و رضاها بی و ارضنی بها و اجمع بیننا باحسن اجتماعٍ و انفس ائتلاف فانّک تحب الحلال و تکره الحرام؛ خدایا الفت و مودت و رضایت زن را نسبت به من و رضایت مرا نسبت به او، بر من ارزانی دار و میان ما را به بهترین وجه مجتمع نما و نیکوترین الفت را به ما عطا کن، همانا تو حلال را دوست می داری و حرام را زشت می شماری».
4- خواندن دعا و نیایش، که بعد از خواندن نماز زفاف صورت می گیرد.
5- دست گذاشتن داماد بر پیشانی عروس ؛
پس از ورود عروس به حجله ، داماد در حالی که رو به قبله می ایستد، دست خویش را بر پیشانی عروس بگذارد و برای خود و عروس و اولاد آینده‏شان ، چنین دعا کن: «اللهم بامانتک اخذتها و بکلماتک استحللت فرجها، فان قضیت لی منها ولدا فاجعله مسلما سویّا ولا تجعله شرک شیطان؛ خدایا این زن را به امانت از تو گرفتم و با کلمات تو او را حلال کردم، اگر از این زن فرزندی برای من مقرر فرمودی او را پربرکت و پارسا قرار ده و برای شیطان در او بهره‏ای قرار مده».

ب - آداب عمومی ( مستحبات) زناشویی:
1- گرفتن وضو
2- گفتن بسم اللّه‏
3- در هنگام جماع تعجیل نکند و زن را برای آن آماده کند تا او هم کاملاً لذت ببرد.
4- جماع در شب‏های دوشنبه، سه شنبه، پنج شنبه یا جمعه باشد.
5- هنگام جماع با زن ملاعبه و بازی کند تا او کاملاً آماده شود.
6- جماع را وقتی انجام دهد که زن میل دارد.
7- بهتر است نزدیکی در اول شب نباشد ، بلکه ساعاتی بعد از خوردن شام باشد ، زیرا معده پر است و نزدیکی موجب قولنج و فلج و چکیدن بول و فتق و ضعف بینایی و برخی بیماری های دیگر می شود.
امام رضا(ع) فرمود این عمل را در آخر شب انجام دهید. زیرا برای بدن صالح تر و مایه امید بیش تر و ذکاوت بیش تر برای فرزند کهبه دنیا می آید ، می باشد. (سفینه البحار ، ج 1، ص 181)

 
 

پس از اینکه به اوج لذت جنسی رسیدید و تقریبا پس از حدود 20 دقیقه تلاش مکرر، تعجبی ندارد که بخواهید درازی بکشید و سپس برای صرف غذایی که همسرتان برای شما آماده کرده (درست همان خانمی که چند لحظه پیش برای لذت بخشیدن به او تلاش کرده اید) از خواب بلند شوید.

اما گاهی اوقات اگر می خواهید همسرتان در کنار شما احساس امنیت و آرامش داشته باشد، خوابیدن و چرت زدن پس از اتمام رابطه اصلا گزینه مناسبی به شمار نمی رود. بنابراین به جای اینکه رویتان را برگردانید و شروع کنید به خر خر کردن در این قسمت نکاتی را برایتان بازگو می کنیم که انجام آنها نتایج مطلوبی در بر دارد. پاشو، رفیق
واضح است که دلیل احساس خستگی و نیاز به خواب در آقایون، پس از اتمام معاشقه، به مسائل زیست شناختی باز می گردد. پس از رسیدن به مرحله اوج لذت جنسی هورمون هایی به نام "اکسی توسین" آزاد می شود که به طور طبیعی احساس خواب آلودگی در فرد ایجاد می نمایند.

اما باید دقت داشته باشید؛ چراکه این امر نیز در اثر واکنش های خاص فردی در شخص ایجاد می شود: بیشتر آقایون عادت دارند در لحظه ای که ارگاسم می شوند نفس خود را حبس کرده و به درستی تنفس نمی کنند.

بنابراین به جای حبس کردن نفس، باید دم و بازدم خود را تنظیم کرده و نفس عمیق بکشید. این کار نه تنها لذت شما را بیشتر می کند، بلکه به شما کمک می کند که هشیاری خود را نیز حفظ کنید، حداقل برای مدت زمان کوتاهی.

اما اگر فراموش کردید که تنفس کنید پس از چند لحظه استراحت، بلند شوید و یک دوش آب سرد بگیرید. این کار باعث می شود حالت خواب آلودگی در شما از بین برود.

تمام کارهای جالب
حالا نوبت به این می رسد که کاری کنید تا همسرتان احساس کند که برای شما یک دنیا ارزش دارد. برخی از این پیشنهادها به شما کمک می کند که بتوانید تا حدی به تنبلی هایتان ادامه دهید.

او را همچنان نوازش کنید
پس از هر بار معاشقه لازم نیست ژست های آنچنانی به خود بگیرید. بسیاری از خانم ها پس از اتمام رابطه جنسی تا حد زیادی آسیب پذیر می شوند، به همین دلیل باید کاری کنید تا او بداند که شما به اندازه قبل او را دوست می دارید و مانند گذشته برایش ارزش قائل هستید. متاسفانه با نگاه کردن به سقف و یا تماشای تلویزیون شرایط خیلی بدتر می شود. به جای این، سعی کنید او را نوازش کنید، دستتان را بر روی پای او بگذارید و به آرامی بدن او را لمس کنید، همچنین می توانید با موهای او نیز بازی کنید. لازم نیست خیلی سکسی برخورد کنید؛ او به راحتی می تواند عطوفت، مهربانی، و توجه شما را دریابد.

تمیز کردن
پس از اینکه مدتی در کنار هم دراز کشیدید و به آرامش دست پیدا کردید، وان حمام را پر از آب گرم کنید (البته اول مطمئن شوید که وان تمیز است) اجازه دهید در میان پاهایتان دراز بکشد و از وجود یکدیگر لذت ببرید. او را صابونی کنید، و کمی ماساژ دهید. هیچ شکی وجود ندارد که او به لحظه لحظه این دقایق عشق می ورزد. با هم شام تهیه کنید
من هیچ مردی را نمی شناسم که پس از برقراری رابطه جنسی احساس گرسنگی شدید نکند. اما به جای اینکه به پهلو دراز بکشید و بگویید: "سارا یک چیزی برای خوردن درست کن" پیشنهاد دهید که هر دو با هم شام را آماده کنید. می توانید در حالیکه او گوشت را آماده می کند، شما سبزی ها را خرد کنید؛ یا مثلا چیزهایی را با هم مخلوط کنید و بخورید که تا حالا نمی خوردید؛ به عنوان مثال شکلات فندقی و پاپ کرن! تنها هدف این است که شما باز هم پس از لذت جنسی، زمانی را صرف با هم بودن کنید.

دو مرتبه انجام دهید
اگر تمایلی به انجام مجدد این کار دارید و این میل را در او نیز مشاهده می کنید، از پیش نوازی شروع کنید. چند لحظه صبر کنید تا انرژی از دست رفته را باز جویید، و دو مرتبه از ابتدا همه چیز را از سر بگیرید. از بوسیدن لب هایش شروع کنید، رفته رفته تمام بدنش را لمس کنید. باید کاری کنید تا تحریک شده و تمایل برقراری ارتباط مجدد را پیدا کند. زمانی که او به یک چنین احساسی دست پیدا کرد به راحتی می توانید رابطه را از نو تکرار کنید.

با هم چرت بزنید
اگر همسرتان جزء آن دسته از خانم های پرحرارت است که در برقراری رابطه جنسی فعال عمل می کند، شکی وجود نخواهد داشت که او نیز به اندازه شما خسته میشود. بنابراین می توانید چیزی شبیه این به او بگویید: "چرا برای بدست آوردن انرژی یک چرت نزنیم؛ بعد می تونیم با هم دوش بگیریم، شام رو آماده کنیم و دوباره این کارو تکرار کنیم." و فراموش نکنید که دست هایتان را به دور او حلقه بزنید تا متوجه شود که او شما را به این روز در آورده.

تشکر و قدردانی
رسیدن به مرحله اوج لذت خیلی خوب است، حتی می توان گفت که بی نظیر است؛ اما باید همواره به خاطر داشته باشید که شخص دیگری نیز همراه با شما بوده و وجود او باعث شده که شما به این موقعیت دست پیدا کنید. بنابراین به هر نحوی که میتوانید باید او را متوجه کنید که وجودش برایتان ارزشمند است و از او قدردان و متشکر هستید.

 

 
مردها به‌طور ميانگين روزانه 43 دقيقه را صرف خيره شدن به جنس مخالف مي‌كنند كه اين ميزان برابر با 259 ساعت يا تقريبا 11 روز در سال است. جمع اين زمان در فاصله بين 18 تا 50 سالگي يك مرد مي‌شود بيش از 11 ماه و 11 روز.

مجله سیب سبز:  يك مطالعه در انگلستان نشان داده مردها به‌طور ميانگين روزانه 43 دقيقه را صرف خيره شدن به جنس مخالف مي‌كنند كه اين ميزان برابر با 259 ساعت يا تقريبا 11 روز در سال است. جمع اين زمان در فاصله بين 18 تا 50 سالگي يك مرد مي‌شود بيش از 11 ماه و 11 روز. يعني يك مرد انگليسي در اين فاصله، قريب يك سال از عمرش را صرف كاري كرده كه در فرهنگ ما اسمش «چشم چراني» است.


لازم نيست فكرش را بكنيم كه مردان ما چقدر با مردان انگليسي مثلا، شباهت يا تفاوت دارند. آن قاعده معروف زنانه مشكل را حل مي‌كند: «مرد‌ها سر وته يك كرباسند!» همه شنيده‌اند كه مردان از راه چشم عاشق مي‌شوند و زنان از راه گوش. اين تعبير عوامانه‌اي است از يك عنوان، از فهرست بي‌پايان تفاوت‌هاي ميان زنان و مردان. واقعيت اثبات شده و گريزناپذير اين است كه مردان در برابر جنس مخالف، ذاتا جست‌وجوگرند و چشم مهم‌ترين ابزار جست‌وجوست.

ببينيد كجا هستيد

تشخيص اينكه همسرتان با نگاهش از چارچوب‌هاي زندگي مشترك‌تان خارج مي‌شود آسان نيست. شما نمي‌توانيد به مردي كه از قوم و فرهنگ ديگري است يا از شهر و كشور ديگري آمده، به‌راحتي چنين برچسبي بزنيد. فراموش نكنيد كه براي تشخيص درستي يا نادرستي يك رفتار، حتما بايد به مسائل فرهنگي و مذهبي جامعه توجه كنيد. اين مسائل فرهنگي مي‌تواند حتي از شهري به شهر ديگر هم متفاوت باشد. به همين دليل، بدون درنظر گرفتن اين فرهنگ نبايد حكمي را صادر كنيد. ممكن است در فرهنگ فرد مقابل‌تان، رفتاري كه از نظر شما ناپسند است، كاملا طبيعي و شايسته تلقي شود؛ پس اگر با فردي كه فرهنگ و تربيتي متفاوت از شما دارد ازدواج كرده‌ايد، نمي‌توانيد انتظار داشته باشيد كه او همان‌طور كه از كودكي به شما القا شده ‌است رفتار كند. شايد بد نباشد گاهي هم دنيا را از دريچه باور‌هاي او ببينيد و بعد در مورد رفتار‌هايش قضاوت كنيد.

سنگ‌هاي‌تان را وا بكنيد

اگر مي‌خواهيد زندگي مشترك موفقي داشته باشيد، قبل از ازدواج نظرات خود را در مورد محدوده روابط زن و مرد (از جمله نگاه، صحبت كردن و...) با همسر آينده‌تان در ميان بگذاريد تا به نگاه مشتركي دست يابيد. درصورتي كه شما محدوده‌هايي كه مورد نظرتان هست را توضيح داده‌ايد و با خواستگار‌تان در مورد پايبند بودن به اين مرزها توافق كرده‌ايد، قضاوت در آينده برايتان راحت‌تر خواهد شد، زيرا شما با توجه به اين قرارداد‌ها مي‌توانيد رفتار همسرتان را بررسي كرده و در موردش قضاوت كنيد. شما مي‌توانيد بگوييد كه آيا فلان رفتار همسرتان در چارچوبي كه قبلا در موردش توافق كرده بوديد جا مي‌گيرد يا طبق اين چارچوب، رفتار انجام شده نادرست و سزاوار مجازات است.

اين نگاه، همان نگاه است؟


اگر مي‌خواهيد همسرتان را به‌دليل نگاهش متهم كنيد، بايد بتوانيد رفتاري را متفاوت از رفتار‌هاي هميشگي‌اش ببينيد و بعد مهر چشم‌ناپاكي را رويش بچسبانيد. بعضي از افراد همين كه همسرشان چشم در چشم فرد نامحرمي بيندازد يا با او گفت‌وگو كند، او را متهم مي‌كنند ولي آيا واقعا اينگونه است؟ آيا در پشت اين نگاه سوء لذت وجود دارد؟ يا اين فقط يك تصور است و هيچ راهي براي اثبات اينكه اين نگاه ناشايست است وجود ندارد؟ اگر شما با هر رفتار همسرتان برانگيخته مي‌شويد، بهتر است قبل از قضاوت در مورد او، خودتان را زير ذره‌بين قرار دهيد. اگر نتوانيد ذهن‌تان را مديريت كند، با گذشت زمان دامنه اين سوء‌ظن‌ها بيشتر مي‌شود و هر حركتي از طرف مقابل زير ذره‌بين قرار مي‌گيرد.


 

فكر‌تان را الك كنيد

بعضي از افراد چون خودشان به‌صورت خودآگاه يا ناخودآگاه به اين رفتار تمايل دارند، آن را به ديگران نسبت مي‌دهند. درواقع آنها گاهي با يادآوري گذشته‌اي كه داشته‌اند و گاهي به‌دليل تصوراتي كه هنوز در زندگي‌شان جريان دارد، همسرشان را متهم به رفتاري مي‌كنند كه يا انجامش نداده يا مقصود نادرستي از انجام دادنش نداشته است. سعي كنيد حساب گذشته را از امروز‌تان جدا كنيد و نه براي آنچه پشت سر گذاشته‌ايد كسي را متهم كنيد و نه به‌‌دليل گذشته او، روي رفتار‌هاي امروزش حساسيت به خرج دهيد.

منتظر آينده باشيد


يك رفتار زماني قابل بررسي و مجازات است كه تكرار شود. اگر تنها يك‌بار احساس كرديد كه همسرتان با نگاهي كه از نظر شما ناپسند است به فرد ديگري چشم دوخته، در موردش قضاوت نكنيد. اما ممكن است اين توصيه شما را به دام ديگري بيندازد، پس مراقب باشيد! افرادي كه براي نخستين بار با چنين رفتاري از سوي همسرشان روبه‌رو مي‌شوند، ابتدا دچار ترديد مي‌شوند و براي اينكه ترديد‌شان به يقين تبديل شود، هر نگاه و رفتار همسرشان را زير ذره‌بين قرار مي‌دهند و نسبت به او حساس مي‌شوند. بايد بدانيد اين حساسيت‌ها به رفع مشكل كمك نخواهد كرد بلكه باعث اضطراب بيشتر و گاهي بيماري وسواس و بدبيني مي‌شود. اين رفتار‌ها نه‌تنها به‌خود شما آسيب مي‌زند بلكه طرف مقابل‌تان را هم دچار تنش مي‌كند و ممكن است كه در آينده اين تنش به تكرار رفتار ناشايست تبديل شود.

آسمان و ريسمان نبافيد


اگر واقعا يقين پيدا كرديد كه همسرتان به شكلي متفاوت به زنان ديگر نگاه مي‌كند، زياده روي نكنيد و اين رفتار او را به ديگر جنبه‌هاي زندگي‌تان تعميم ندهيد، مثلا هرگز نگوييد او به زنان ديگر نگاه مي‌كند، پس مرا دوست ندارد يا اينكه او به ديگران نگاه مي‌كند، پس حتما رفتار‌هاي نادرست ديگري را هم انجام مي‌دهد كه من از آنها بي‌خبرم. درصورت مشاهده چنين رفتاري، سعي كنيد بيشتر از قبل مديريت زندگي‌تان را به دست بگيريد و نگذاريد اين رفتار همسرتان ديگر حوزه‌هاي زندگي‌تان را هم به‌خود درگير كند.


قانون‌هاي تازه وضع كنيد

اگر مي‌خواهيد همسرتان با شما همراه شود و بيشتر براي دوام زندگي مشترك‌تان تلاش كند، انتظارات‌تان را در محدوده شرع و عرف با او در ميان بگذاريد و اگر بعد از آن رفتارش را انكار كرد، ابتدا اين انكار را بپذيريد. حالا شما هم با او هم‌كلام شده‌ايد، وقت آن است كه مجددا با كمك او چارچوب جديدي را براي حدود روابطتان تعيين كنيد و در مورد‌شان با او به توافق برسيد. از او بخواهيد در آينده به اين تفاهمنامه پايبند باشد تا اگر اين اصول مشترك را بار ديگر ناديده گرفت، بتوانيد برخورد جدي‌تري را درنظر بگيريد.

عمليات انتحاري ممنوع!


احتمالا بعد از اينكه احساس كرديد همسرتان به شكلي متفاوت به زنان ديگر  نگاه مي‌كند، دچار خشم زيادي خواهيد شد يا احساس ناتواني خواهيد كرد. اما قبل از نشان دادن هر واكنشي، بايد به‌خود فرصت دهيد تا اين خشم را مديريت كنيد و تا قبل از آنكه عنان ذهنتان را در دست بگيريد، نبايد واكنشي نسبت به رفتار او نشان دهيد. بعد از فروكش كردن هيجان و خشم‌تان، بار ديگر آن رفتار را بازبيني كنيد؛اگر بعد از اين بررسي دوباره به اين نتيجه رسيديد كه رفتار همسرتان صحيح نبوده است، آن را صريحا با او درميان بگذاريد و نگراني‌هايتان را به همسرتان بگوييد.

با متخصص‌ها درددل كنيد


اگر ترديد داريد و نمي‌دانيد كه قضاوت‌تان در مورد همسرتان درست است يا نه، قبل از آنكه او يا خودتان را متهم كنيد، با يك متخصص مشورت كنيد. شما مي‌توانيد با كمك چنين فردي بدانيد آيا مشكل از توهمات شما ناشي مي‌شود يا اينكه همسرتان با رفتار‌هايش درحال ضربه زدن به زندگي مشترك‌تان است. شايد رفتار او از مشكلات ديگري ناشي شده باشد و تنها با كمك يك متخصص بتوانيد آن را ريشه يابي و اصلاح كنيد.

سفره دلتان را باز نكنيد


درست است كه شما نگرانيد و رفتار همسرتان هم آزار‌تان داده‌است اما هيچ وقت با افراد غيرمتخصص (مثلا اعضاي خانواده و يا دوستان) راجع به اين موضوع صحبت نكنيد چون باعث تخريب شخصيت همسرتان در مقابل آنها مي‌شود. حتي اگر همسرتان مرتكب چنين رفتاري شده باشد، ممكن است در آينده رفتار خود را اصلاح كرده و به قانون‌هاي مشترك‌تان پايبند شود. اما يادتان نرود نظر منفي ديگران در مورد او، حتي بعد از اين تغييرات هم عوض نخواهد شد و حتي اگر به همسري ايده‌آل برايتان تبديل شود هم، ديگران تنها او را به‌عنوان فردي كه نگاه ناپاك دارد مي‌بينند.

بچه‌بازي ممنوع!


هيچ وقت براي انتقام دست به عمل متقابل نزنيد يا خشم خود را به‌صورت يك رفتار منفعلانه (مثلا قهر كردن بدون اينكه دليلش را به همسرتان بگوييد) بيان نكنيد. احتمالا اين رفتار‌هاي كينه‌جويانه خشم فرد مقابل را برخواهد انگيخت و موجب رفتار نابخردانه ديگري خواهد شد.   اگر بخواهيد براي درس دادن به همسرتان، او را به اين شيوه‌ها مجازات كنيد، در نهايت زندگي‌تان درگير يك سيكل معيوب عمل و عكس‌العمل خواهد شد كه هيچگاه پايان نمي‌يابد و تنها به شما و زندگي‌تان آسيب مي‌زند.

آیا مدام سردرد دارید؟چه باید کرد؟

آیا مدام سردرد دارید؟چه باید کرد؟
سردرد یکی از بیماری‌های شایع در انسان هاست که ممکن است علامت یک بیماری مهم باشد و نیاز به پیگیری دقیق تر داشته باشد. اما اکثر اوقات در افراد سالمی که هیچ بیماری خاصی ندارند نیز سردرد بروز می کند.


چگونه سردردهای خود را كنترل و درمان کنیم؟ 

به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، سردرد به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود. سردردهای اولیه عبارتند از: میگرن، سردرد خوشه‌ای Cluster headache و سردرد مزمن روزانه headache Tension . سردردهای ثانویه علل و پاتولوژی‌های متعددی دارند.

هیچ درمان قطعی برای پیشگیری از سردرد وجود ندارد. اما روش‌های ساده‌ای وجود دارد كه با رعابت آنها می‌توان احتمال وقوع سردرد را كمتر كرد.

 چند راهكار برای پیشگیری از «سردرد»
1- در مورد میگرن بهتر است اطلاعات بیشتری كسب كنید مخصوصاً اگر سردرد شدید است و یا مرتبط با سایر علایم مثل تهوع و استفراغ استمطمئن شوید كه هر روز برای شروع كار خود آمادگی دارید، خوب استراحت كنید و یك صبحانه خوب بخورید.

2- به یك چشم پزشك مراجعه كنید. سردرد ممكن است علامتی از مشكلات چشمی باشد و ممكن است نیاز به تغییر شماره عینك وجود داشته باشد.

3- یك محیط كاری راحت برای خود ایجاد كنید و تا آنجایی كه ممكن است در محیطی بدون استرس كار كنید.

4- روش‌هایی را پیدا كنید كه بتوانید بر تقاضاها و استرس‌های كاری غلبه كنید. مهارت‌های صحبت كردن و گفتگو روش‌های كنترل استرس را بیاموزید.

5- واكنش‌های ساده و سریع و عكس‌العمل‌های مؤثر را هنگام شروع سردرد یاد بگیرید.

6- اگر سردرد مداوم و منظم دارید همیشه همراه خود داروهای تسكین دهنده درد داشته باشید.

7- محیط كاری خود را امن و راحت كنید.

 كنترل سردرد در محیط كار

خوب است كه میزان سروصدا و دمای محیط كار خود را بررسی كنید و مشكلات را با كارفرمای خود در میان بگذارید. مطمئن شوید كه محیط كاری‌تان از نظر ارگونومی خوب طراحی شده و محل نشستن و نیازهایتان را بررسی كنید.

شما باید ارتفاع میز و صندلی‌تان را بررسی كرده بنابراین صفحه كامپیوترتان باید در مقابل چشمان‌تان باشد. همچنین مطمئن شوید كه قفسه‌ها و فایل‌های كافی دارید و وسایل اضافی از روی میزكارتان وجود ندارد.

شما باید همچنین مطمئن شوید كه فونت‌ها و روشنی تضاد رنگ‌ها روی صفحه كامپیوتر شما كنترل شده است. هیچ نور آزاردهنده‌ای وجود ندارد و صفحه كلید شما راحت است. در صورتی كه مجبورید به مدت طولانی در طی روز از تلفن استفاده كنید از یك میكروفون متحرك روی گوش خود استفاده كنید.

در صورتی كه مواد شیمیایی قوی در محیط كارتان وجود دارد (از مواد حلال صنعتی گرفته و تا عطرهای سایر همكارانتان) مشكلات خود را بری همكارانتان توضیح دهید و در محیط كاری‌تان از تهویه مناسب استفاده كنید.

اگر ممكن است كار خود را طوری تغییر دهید كه لازم نباشد به صفحه كامپیوتر نگاه كنید و اگر این‌ها باعث تسكین سردردتان نشد، با مدیر خود صحبت كنید. سرتان را كاملا پایین بیاورید و از یك كیسه خنك دور چشم خود استفاده كنید و سعی كنید یك خواب كوتاه داشته باشید

براساس گزارش دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت همچنین برای جلوگیری از سردرد از نشستن به مدت طولانی خودداری كنید. بنابراین پوزیشن خود را به طور مكرر تغییر دهید و به طور منظم استراحت كنید. روش‌های ساده مثل آرام‌سازی و ماساژ را یاد بگیرید. همچنین زمانی را برای سازماندهی كارهایتان درنظر بگیریدو فقط مدام و یكسره كار نكیند.

مهارت‌هایی كه شما كمك می‌كند تا روابط خود را بهبود ببخشید را بیاموزید.

 چگونه سردردهای خود را درمان کنیم؟

- هنگامی كه در محیط كار سردرد دارید، استراحت كوتاهی كنید. اگر امكان دارد به محیط آزاد بروید و به مدت 15 دقیقه كاملاً آرام بنشیند.

- به محض وقوع سردرد از مسكن‌های ساده همچون استامینوفن و یا ایبوپروفن استفاده كنید.

- سعی كنید به آرامی ناحیه سر در سمت جلو و بالای گوش خود را ماساژ دهید.

- از روش‌های آرامش‌سازی عضلات استفاده كنید تا سردردتان كاهش یابد.

- به اندازه كافی آب بنوشید حتما یك تا دو فنجان آب بخورید. اگر گرسنه‌اید چیزی بخورید تا انرژی كافی به بدنتان برسد.

-اگر پس از خوردن غذا و یا صرف آشامیدنی دچار سردرد شدید فهرستی از غذاهای مصرف شده را یاد داشت کنید. مصرف کنند گان برخی از مواد خوراکی ماننند پنیر ویا شکلات ازخود حساسیت نشان میدهند و دچار سردرد میشوند.

- از زیاده روی در مصرف چای ، قهوه و آشامیدنی‌های کافئین‌دار پرهیز کنید.

- بیاموزیم كه چطور عوامل ایجادكننده سردرد را بشناسیم بنابراین می‌توانیم از ایجاد آن جلوگیری كنیم.

- یك دفترچه یادداشت روزانه تهیه كنیم سعی كنیم عوامل ایجادكننده سردرد را یادداشت نماییم.

 

 

 
رفع نشدن اختلافات کوچک زن و شوهر علت اصلی و اولیه طلاق عاطفی است.
 

«زن که با لباس سفید به خانه بخت رفته باید با کفن از خانه شوهر بیرون بیاید.» گوش زن از این حرف‌ها پُر است، وقتی به خواستگاری «بله» می‌گوید، تسلیم بی‌قید و شرط همان موافقت اولیه است؛ اما مرد که از «زن» بله گرفته است هم این ضرب‌المثل قدیمی را شنیده، پس در صورت بروز مشکل و یا عدم تفاهم با همسرش فکر جدایی را از سر بیرون می‌کند؛ هر دو می‌سوزند و می‌سازند و زندگی که روزی باید شیرین و شیرین‌تر می‌شد، به تلخی و سردی می‌گراید و یک زوج جوان با هزار امید و آرزو به یک زوج جوان بی‌امید و آرزو تبدیل می‌شوند که هر یک در لاک خود، اما زیر یک سقف‌اند و تا وقتی دست اجبار طبیعت آن دو را از هم جدا کند، هر دو درگیر «طلاق خاموش عاطفی‌اند»



 



طلاق عاطفی چیست؟



زمانی یک ارتباط و پیوند از «ما» بودن به «من» می‌رسد که حس جدا شدن کامل عاطفی میان زوجین اتفاق بیفتد و این همان طلاق عاطفی است. این مقوله زمانی رخ می‌دهد که زن و مرد در یک خانه زندگی می‌کنند. از یک غذا می‌خورند، ولی هیچ تعهدی نسبت به یکدیگر ندارند. از آنجا که بالاترین دلیل ازدواج «انگیزه» است؛ اگر زن و مرد تمایلات خود را در نظر نگرفته و به ازدواج تن بدهند، سرانجام نتیجه‌ای جز سردی و بی‌تفاوتی نخواهند دید.



ازدواج‌هایی که به دلیل چشم و هم‌چشمی و عقب نماندن از قافله متأهلین انجام گرفته باشد، بر پایه مادیات و به دلیل نیاز مالی رخ داده باشد و یا تنها برای به تولید یک نسل صورت پذیرفته باشد، ازدواج‌هایی تحمیلی است که در آن «خواستن» نقشی ندارد. این گونه ازدواج‌ها سرانجامی جز طلاق عاطفی ندارند. یک جدایی روحی میان زوجین عواقبی جدی‌تر از جدایی جسمی دارد.



زمانی که زن و شوهر از یکدیگر رنجیده خاطر می‌شوند و در صدد رفع آن برنمی‌آیند باید انتظار داشته باشند که به زودی رابطه ناخوشایندی میان آنها برقرار شود. رفع نشدن اختلافات کوچک زن و شوهر علت اصلی و اولیه طلاق عاطفی است.



 



زوجین از ابتدای زندگی مشترک اختلافات به ظاهر کوچک فرهنگی دارند. شاید گاهی از نظر طرز تفکر و نگرش نیز تفاوت‌هایی دیده می‌شود، اما وقتی این تفاوت‌ها مشکل‌ساز خواهد بود که روی هم انباشته شده و به مرور ذهن هر دو طرف را به خود مشغول ساخته باشد. این موضوع باعث می‌شود که به تدریج از هم فاصله گرفته و به گونه‌ای که بعد از مدتی محبت و صمیمیت روزهای اولیه ازدواج کمرنگ می‌شود. اگر تلاشی در زمینه حل این اختلافات صورت نگرفته و یا با گفتگو و تعامل مشکلات خود را حل نکنند و به دیدگاه واحدی نرسند، این فاصله بیشتر شده و به طلاق عاطفی می‌انجامد.



 



دلیل طلاق عاطفی؛ اجتماعی یا فردی...؟



طلاق عاطفی پدیده‌ای دقیقا اجتماعی است؛ از این رو هرگز نه با یک عامل پدید می‌آید و نه با یک عامل از بین می‌رود. از سویی پدیده‌ای چند بعدی است. به ظاهر پس از یک اختلاف ساده و یا بگو مگوی دو طرف روابط دچار انفجار شده و باعث از هم پاشیدگی پیوندهای عاطفی میان هر دو خواهد شد. در صورتی که گرد آمدن مجموعه‌ای از عوامل نیاز به کبریتی برای احتراق داشته و همان اختلاف به ظاهر پیش‌پا افتاده باعث حریق می‌شود.



 



پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر زمانی اتفاق می‌افتد که بنیاد زناشویی متزلزل می‌شود و میان زوجین ناسازگاری و تنش به وجود می‌آید. همین امر باعث رفت و آمد به دادگاه و تقاضای طلاق یکی از دو طرف یا هر دو و طی کردن فرایند قانونی تا رسیدن به نتیجه که همان جدایی است می‌شود؛ اما هنگامی که طلاق عاطفی رخ می‌دهد، دو طرف عواطف خود را از یکدیگر دریغ می‌کنند. روابط فرساینده و نامطلوب میان ایشان غیرقابل تحمل می‌شود، تا جایی که چشم دیدن یکدیگر را ندارند. زمانی که تنها به دلیل حرف اطرافیان و یا وجود فرزندان سازگاری و زندگی در زیر یک سقف، اما جدا از یکدیگر رخ می‌دهد طلاق عاطفی رخ داده است.



 



یکی از پیچیده‌‌ترین سؤالاتی که در‌باره طلاق عاطفی مطرح می ‌شود این است که چرا بسیاری از افراد در آغاز زندگی تفاهم کامل دارند و عاشقانه زندگی می‌کنند، اما پس از گذشت چند سال با فروکش کردن آن احساس و پیوند عاطفی هر یک به سویی می‌روند و دیگر کاری به یکدیگر ندارند؟



 



کارشناسان و جامعه‌‌شناسان معتقدند شاید بتوان گفت اولین جدا‌یی‌ها از خود زن و شوهر آغاز می‌‌شود می‌‌توان گفت وقتی شما عاشقید همیشه به طرف مقابل انرژی می‌‌دهید و او را سرشار از احساس خوب بودن می‌‌کنید در نتیجه او هم مستعد انرژی دادن می‌‌شود. طرفین آماده بخشش، تسلیم، گذشت و فداکاری می‌شوند ولی اگر پس از مدتی یکی در لاک خودخواهی و خودشیفتگی برود و مدام از دیگری انرژی بگیرد طرف مقابل که پس از مدتی از انرژی تهی می‌‌شود دیگر تن به فداکاری نمی ‌دهد و بخشش عاطفه و احساس را کاری زاید می‌داند.



 



طلاق عاطفی و موج سوم



تافلر در کتاب موج سوم به بیان ۳ دوره شکل‌گیری نظام خانواده پرداخته و معتقد است که در موج اول خانواده به صورت قبیله‌ای متشکل از بزرگ قبیله یا خاندان و به ترتیب فرزندان و نواده‌های آنها پرداخته است. نوع ریاست در این خانواده پدرسالاری بوده و تمامی اعضای این قبیله به عنوان یک جامعه تحت فرمان بزرگ قبیله بوده‌اند. امرار معاش در این دوره بر پایه کشاورزی و دامپروری استوار بود. تافلر بر این باور است که با صنعتی شدن جوامع نوع جدید از خانواده و سرپرستی در جهان شکل گرفت که با عنوان خانواده هسته‌ای از آن یاد می‌شود. ظهور و گسترش صنعت موجب شکل‌گیری نوع جدیدی از اشتغال و کسب درآمد در جهان شد که ناگزیر اعضای خانواده قبیله‌ای کشاورز و دامدار را از هم گسسته و آنها را راهی مشاغل جدیدی نمود که سرمایه‌داری در کارخانه‌های خود انتظار آنها را می‌کشید. مشاغل جدید صنعتی نوعی زندگی متفاوت با انتظارات و آرزوهای جدید نسبت به گذشته می‌طلبد که نتیجه آن شکل‌گیری خانواده هسته‌ای بود. به تعبیر مارکس در این دوران فرد از خود، جامعه و تولیدات دست خود بیگانه می‌شود و صرفا به یک ماشین بدون احساس تبدیل می‌شود که از طبیعت و احساسات لطیف دوران کشاورزی گسیخته و ناگزیر در دنیای زندگی ماشینی اسیر شده است.



 



تافلر معتقد است که در موج دوم نسبت به موج اول خانواده‌ها کوچکتر شده و این روند کوچک شدن خانواده‌ها ادامه خواهد داشت تا موج سوم دوره ظهور خانواده تک والدی است. خانواده تک والدی متشکل از پدر و فرزندان و یا مادر و فرزندان خواهد بود. طلاق، جدایی عاطفی بین والدین و مشغولیت کاری بسیار بالای هر یک از والدین موجب شکل‌گیری خانواده‌های تک والدینی می‌شود.



 



آرزوهای نامتناهی بشریت بود که نوع و میزان روابط میان خانواده‌های موج سوم را رقم می‌زد. بدیهی است که اگر این امیال و آرزوها برآورده شود زندگی در کنار یکدیگر شیرین خواهد شد و اگر برآورده نشود کدورت ایجاد می‌شود. نظام مدیریتی سرمایه‌داری موفق شد تا با رواج مصرف‌گرایی و زیاده‌خواهی نوع جدیدی از زندگی تجملاتی را در جامعه پدید آورد که روز به روز در حال رشد و گسترش است. مطالبات ناخواسته و فراتر از انتظار همسران در خانواده، محدودیت در برآورده ساختن امیال و آرزوها، تنوعات میل جنسی و موارد دیگر که از جمله ارمغان‌های جامعه اطلاعاتی موج سوم جهانی است که موجب تغییر در ارزش‌های اجتماعی و خانوادگی شده است. پس اعتقاد بر این است زمانی که شعارها مطرح شد خواسته‌ها به صورت آرزوهای فردی شکل خواهند گرفت و در نهایت به عنوان عدم تفاهم، ضرب و شتم، بیکاری و اعتیاد و سایر موارد دیگر موجب جدایی زوجین خواهد شد.



 



نظریه طلاق روانی کسلر



از دیدگاه کسلر مرحله اول جدایی زوجین از یکدیگر سرخوردگی از رابطه زناشویی است که با ادامه این روند و مدت‌دار شدن این جدایی عاطفی زوجین احساسات و عواطف نسبت به یکدیگر را انکار کرده و از انجام وظایف و تعهدات زناشویی نسبت به یکدیگر امتناع می‌کنند که این امر می‌تواند منجر به جدایی محل خواب و یا صرف غذا به صورت انفرادی و جدا شود. پنجمین مرحله در طلاق روانی زوجین به یاد خاطرات شیرین گذشته خود در صدد بهبود شرایط زندگی خود برمی‌آیند اما نکته مهم اینجاست که با ورود به مرحله سوم یعنی امتناع از تعهدات زناشویی نسبت به یکدیگر و عدم همبستری زوجین با یکدیگر رشته‌های عاطفی و محبت بین آنها گسسته شده و در نهایت قطع رابطه عاطفی و وقوع طلاق روانی شکل می‌پذیرد.



کسلر ۷ مرحله برای طلاق روانی در نظر گرفته است:



سرخوردگی، فرسایش و تخریب رابطه، دور شدن از تعهدات نسبت به یکدیگر، جدایی جسمانی، سوگ در اثر فقدان همسر، کار شدید جهت ترمیم زندگی، قطع رابطه عاطفی و روانی



 



طلاق عاطفی می‌تواند یک طرفه یا دو طرفه باشد



عدم‌تفاهم و توافق اخلاقی، ناسازگاری و عدم‌سازش، بداخلاقی و بدرفتاری، خشونت، کتک‌زدن، تفاوت و تضاد در زندگی، تفاوت‌های فرهنگی، سوءظن، اعتیاد، عدم شناخت و درک یکدیگر، ازدواج دوم، دخالت دیگران در زندگی، اختلاف سن، عدم علاقه، بیماری روحی، بیکاری، عدم‌توافق در مسایل جنسی زناشویی، ازدواج اجباری، آسیب‌های نظام خانواده و...



ناسازگاری زن و شوهر دلایل بی‌شماری دارد که وجه مشترک همه آنها برآورده نشدن انتظارات است. انتظارات چیست، الگوهای عملی هستند که هر یک از دو طرف دیگری را موظف به تحقق آنها می‌داند و در صورتی که طرف مقابل آنها را محقق نسازد آزردگی و نارضایتی و نهایت ناسازگاری و جدایی پیش می‌آید.



 



دکتر محمود دژکام روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طلاق عاطفی را این گونه تعریف می‌کند «در طلاق عاطفی ۲ نفر به صورت فیزیکی از یکدیگر جدا نمی‌شوند، بلکه کنار هم زندگی می‌کنند و شرایطی بر روابط آنها حاکم است که در طلاق متعارف وجود ندارد.» وی ادامه می‌دهد: «این اتفاق می‌تواند به صورت یک و یا دو طرفه و به مرور زمان رخ دهد و دوطرف بتدریج متوجه شوند که جذابیت، کشش و علاقه و عاطفه مثبتی که نسبت به هم داشته‌اند در میان آنها رنگ باخته است. به عبارتی حساسیت‌ها، کنجکاوی‌ها و نگرانی‌هایی که آنها نسبت به هم نشان می‌دادند فروکش می‌کند و باعث ایجاد کرختی در بین آنها می‌شود و این احساس باعث می‌شود همیشه یک طرف نسبت به رفتارهای دیگری شکایت داشته باشد، مواردی مانند درک‌نشدن، بی‌توجهی، اشتغال زیاد، تکروی و بی‌توجهی به نیازها و خواسته‌های طرف مقابل که معمولاً این شکایت‌ها بیشتر از جانب زنان نسبت به مردان صورت می‌گیرد، ضمن آن که گاهی نیز مردان از انرژی و نشاط نداشتن همسر، بی‌علاقگی و فراموشکاری و بی‌دقتی در امور گله‌مند هستند.



نکاتی که هشداری جدی برای ادامه زندگی است. رسیدن به مرحله طلاق عاطفی در زندگی حکم زنگ خطری را دارد که به رسیدن به طلاق قانونی منجر می‌شود.



 



مسأله‌ای که به دلیل محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی، مشکلات مالی، اجبار خانواده‌ها و عوامل دیگری که اجازه جدایی زن و شوهر را نمی‌دهد، خانواده‌های زیادی را وادار می‌کند در شرایطی که زن و مرد از نظر روانی علاقه‌ای به ادامه زندگی مشترک ندارند، پس از یک دوره طولانی دعوا و کشمکش، از مرحله دشمنی و تنفر عبور کنند و به وضعیت «بی‌تفاوتی» برسند. بی‌تفاوتی آخرین مرحله روابط بین زن و شوهر است که در آن اصل «بود و نبود» همسر فرقی برای زوجین نمی‌کند، بلکه مسائل جنبی دیگر زندگی از جمله مسائل مالی و امنیت اجتماعی زن است که احساس نیاز به همسر را شکل می‌دهد. در چنین شرایطی میزان ناهنجاری‌های اجتماعی افزایش پیدا می‌کند؛ این ناهنجاری‌ها ممکن است موجب به وجود آمدن ارتباطات خارج از چارچوب خانواده شود. خیانت از سوی هر یک از زن و مرد  نتیجه  بروز  سردی‌های عاطفی میان آنهاست.



 



در موقعیت ویژه‌ای که هر یک از دو طرف ممکن است دچار آن شوند مثلا زنان به دلیل بالا رفتن سن بروز حالت‌های افسردگی، کم شدن فعالیت و بی‌علاقگی و در مردان سردرگمی‌های مالی، افزایش فعالیت‌های کاری؛ بی‌توجهی زن به مرد در برآوردن نیازهای جنسی‌اش، بهانه رشد فرزندان و این تفکر سنتی که ارتباطات زناشویی دو طرفه با وجود آنها به راحتی روزهای جوانی امکان‌پذیر نیست مواردی است که راه بروز طلاق عاطفی را هموار می‌سازد.



 



زن بدون آن که از سوی همسر خود درک شود متهم می‌شود که از علاقه‌اش نسبت به شوهر کاسته شده است و همین امر موجب بروز اختلاف در زندگی می‌شود. تا آن جا که دو طرف از هم دور می‌شوند و بعد از مدتی به فکر جداشدن از هم می‌افتند که معمولاً در چنین افرادی به دلیل آن که معمولاً فرزندانی حضور دارند و یا به دلایل محدودیت‌های اجتماعی نمی‌توانند به راحتی از هم جدا شوند. تنها حضور فیزیکی در مقابل یکدیگر دارند.



 



مرد در این شرایط بدون آن که همسر خود را درک کند و نسبت به او علاقه‌مندی بیشتر نشان بدهد رفتارهای خودسرانه و خودمحورانه انجام می‌دهد معمولاً زنان نیز به دلیل برخورد انفعالی با مسائل، از جمله این که قادر به طرح ناکامی‌های خود در زندگی نیستند مسائل سالیان گذشته را در خود نگاه می‌دارند و بدون گفتگو و تلاش برای برطرف شدن خواسته‌هایی که داشته‌اند، فاصله گرفتن و دوری‌گزینی را انتخاب می‌کنند که همین امر به مرور زمان منجر به طلاق عاطفی می‌شود.



 


نقش «اقتصاد» در طلاق عاطفی

اقتصاد در خانواده‌ها دو نقش متفاوت را بازی می‌کند. با فاصله گرفتن از سال‌های ابتدایی ازدواج و بروز واقعیت زندگی نقش کلیدی اقتصاد بیشتر رخ می‌نماید. دخترانی که به علت موقعیت مالی پسران تن به ازدواجی بدون توجه به علایق و معیارهای دیگر به جز پول می‌دهند و یا میان خانواده‌هایی که از نظر مادی بسیار فاصله است پیوند ازدواج برقرار می‌شود. هر دو گروه درگیر ازدواج‌هایی با انگیزه‌های ناسالم می‌شوند. رفاه و آسایش برای گروه نخست حکم همه چیز را دارد. ازدواج بر پایه پول هر چند می‌توان آنان را به خواسته‌های مادی‌شان برساند ولی پس از مدتی که خواسته‌ها عادی شد دیگر نمی‌توان انتظار تحمل و صبر را از آنان داشت. زن می‌گوید: همیشه خواهان همسری پولدار بودم و در نهایت هم با یکی از همین افراد ازدواج کردم ولی پیش‌بینی نکرده بودم یک آدم پولدار می‌تواند این قدر خسیس باشد که آمار  تخم‌مرغ‌های توی یخچال را هم داشته باشد.



 


گروه دوم افرادی هستند که شرایط سخت اقتصادی را پیش‌رو دارند در این صورت زن به علت نداشتن شغل و یا حرفه‌ای به مرد وابسته است چنین زنی به علت نداشتن استقلال مالی مجبور می‌شود برای ادامه زندگی شرایط سخت مالی و حتی نامطلوب خانوادگی را نیز تحمل کند  و از سوی دیگر وقتی خواسته‌ها و نیازهایش را بی‌پاسخ می‌بیند تصور می‌کند در حق او اجحاف شده است مرد نیز به علت شرایط سنگین مالی تصور می‌کند بار سنگینی را به تنهایی بر دوش می‌کشد و زن یا خانواده‌اش نمی‌توانند او را درک کنند و به همین دلیل تازه ابتدای بروز ناسازگاری‌هاست. ظهور طلاق عاطفی در میان

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم مطالبی رو که در این وبلاگ قرار میدم براتون مفید باشه و از انتخابتون ممنونم...
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اینجا همه چی درهمه و آدرس neloo.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 937
بازدید ماه : 1886
بازدید کل : 98831
تعداد مطالب : 191
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1





برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب





استخاره آنلاین با قرآن کریم


تعبیر خواب






فال حافظ